مکان: ایران | فارس | شیراز
منظور نظر از طراحی این پروژه، یک واحد تجاری فروشگاهی با کاربری منعطف میان سه طیف عرضه ی کفش، لوازم کادویی و اسباب بازی بود که در طبقه ی فوقانی مجتمع تجاری-تفریحی خلیج فارس، در شمال غرب شهر شیراز، واقع گردیده بود.
در سیر فرآیند زایش- خلق هر اثر، سهمی است متعلق به اثر و متأثر از خالق اثر، قدر سنجی و نسبت سنجی این سهم در انواع نگرش گوناگون است و اعتبارات گوناگون یافته. سهمی را که در این بین در نظر گرفته ایم، در واقع سهم پرداخت هر اثر است؛ به تشریح بیش تر مقصود از این سهم، میزانی است که مؤلف مجاز به پرورش اثر معماری است که حضور اثر در عرصه ی وجود را برجسته تر می نماید و یا حضورش را کم رنگ تر می سازد. در واقع منظور نظر، سهم بیان منظر مؤلف و یا سهم بیان منظر اثر نیست! و این با آن سهم جنجالی مطرح که اصالت را بر مؤلف، اثر یا مخاطب می بخشد بیگانه است. در واقع سهمی است اشتراکی از آن مؤلف و اثر، که متعلق به اثر است و متأثر از میزان پرداخت مؤلف، در واقع سهمی است که میراث عمل مؤلف است در تملک اثر. گاه این سهم آنچنان در پس سهم خواهی تقلیل یافته است، که در ظاهر تقلیل گرایی یا مینیمالیسم درآمده و یا آنچنان کوتاه آمده که در پرداخت سخن، خلق را به مخاطب اثر بخشیده و یا حتی بدو نبخشیده اما از خود نیز کاسته است، و گاه این سهم چیرگی یافته، که پر گفته و به پیرایه پردازی و تکلف گویی در سیر خلق پرداخته و گاه عیار این سهم اعتدال یافته.
آن گاه که یک اثر معماری در قالب یک واحد تجاری جهت عرضه و فروش محصولات و کالا های تجملی را در نظر می گیریم، خدمت اثر بر مقصود برجستگی عیان دارد. بدان معنا که میزان بسیار از سخن پردازی را بایست به خود آن چه سپرد که قرار است معماری در خدمت عرضه ی آن باشد و بس. پس عرض اندام اثر معماری به قلت دچار است و عرصه ی جولان برای خود عرضگی مفعول امر تجاری گسترده تر است. لذا تا آن جا که مقدور بوده قلت جایگزین تکلف و پیرایه گردیده، تا آنجا که تمامی اشیاء گویی حضور ندارند و جای این عدم حضور را حضور کالای تجاری گرفته و عرصه ای مهیای خودگویی وی فراهم آمده. رنگ و پرداخت رنگ جان باخته و همه ی رنگ پردازی ها در رنگ بی رنگی، رنگ سفید، خلاصه گردیده، دسترسی ها بی واسطه و عیان اند، چونان که مرز بین فروشنده و خریدار محو است و گنگ، و پلکان، که گریزی از حضورش نیست به قلت بیشینه ی قریب محو دچار گشته. و قطعات نوری آن چنان خلاصه گردیده اند که هیچشان نمانده جز نور و پرتو نوری و دیگر چراغ نیستند که نورند خالص و بی واسطه، و این حصول کامل قلت است.